گلچینی از وصیتنامه شهید قربانعلی ابوالحسنی
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۷۸۹۹۸۸۳
به گزارش ایکنا از لرستان، شهید قربانعلی ابوالحسنی در هفتم اردیبهشتماه سال 43 در روستای خمهسفلا از توابع شهرستان الیگودرز از پدری به نام حیدر و مادری به نام صدیقه متولد شد و تحصیلات خود را تا دوره راهنمایی طی کرد و در سیام اردیبهشتماه سال 65 در عملیات حاجعمران به شهادت رسید و در گلزار شهدای الیگودرز به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در گلچینی از وصیتنامه شهید ابوالحسنی میخوانیم: «هیچ وقت به دشمنان اسلام سر تسلیم فرود نیاورید و در برابر دشمنان اسلام مقاوم و استوار و خشمگین باشید، از شهید شدن من ناراحت و افسرده نباشید که با شهادت در راه اسلام به بهشت خواهم رفت، خدایا! عزمم را جزمتر و گامهایم را استوارتر کن تا بتوانم در راهت گام بردارم.امام را یاری کرده و او را تنها نگذارید و رهنمودهای او را از دل و جان بپذیرید».
متن کامل وصیتنامه شهید قربانعلی ابوالحسنی
در وصیتنامه این شهید آمده است: «خدایا! خجالت میکشم در روز قیامت سرور شهیدان حسین بن علی(ع) بدنش پارهپاره باشد و بدن من سالم.بارپروردگارا! از تو میخواهم هر زمان که صلاح دانستی شهید شوم ضمن اینکه به تمام مقربان درگاهت قسم میدهم که مرگ در رختخواب را نصیبم نکنی و اگر شهادت را نصیبم گردانی بدنم تکهتکه شود که در صحرای محشر شرمنده نباشم.
من به جبهه میروم و جان و قطرهقطره خون خود را در راه اسلام و آرمانم میدهم تا شاید با این قطره خون ناقابل خود یک قدم مثبت برداشته باشم. و اما من به شما توصیه میکنم هیچوقت به دشمنان اسلام سر تسلیم فرود نیاورید و در برابر دشمنان اسلام مقاوم و استوار و خشمگین باشید و از شهید شدن من ناراحت و افسرده نباشید که با شهادت در راه اسلام به بهشات خواهم رفت.
و اما پدر و مادر عزیزم! اگرچه نتوانستم فرزند خوبی برایتان باشم اگر شهید شدم ناراحتی نکن که برای فرزندت گریه کنی، چون گریه کردن شما برای دشمنان اسلام شادی میآورد و مرا با آن گریه ناراحت میکنید و از شما پدر و مادر میخواهم اگر اشتباهی در زندگی از من دیدید و یا برای شما ایجاد کرده باشم مرا به بزرگواری خودتان ببخشید و باید افتخار کنید که در این برهه زمان چنین فرزندی داشتید و از گمراهی و منجلاب به سعادت پیوست.
خدایا! عزمم را جزمتر و گامهایم را استوارتر کن تا بتوانم در راهت گام بردارم. و از شما تقاضای من این است در تشییع جنازهام دستهایم را از تابوت بیرون آورده تا این دنیاپرستان بدانند که از این دنیای زودگذر که یکسری انسانها را جذب خود کرده است و دل به او بستهاند و خبری از آخرت و قیامت ندارند چیزی با خود نبردهام بهجز یک کولهبار سنگین که آن هم در اینکه انتخاب کردهام سبک شده است و چشمهایم را باز بگذارید تا این کوردلان بدانند که کورکورانه از دنیا نرفتهام و آگاهانه این راه را انتخاب کردهام.در پایان از شما میخواهم امام را یاری کرده و او را تنها نگذارید و رهنمودهای او را از دل و جان بپذیرید».
انتهای پیام
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۸۹۹۸۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سه جریان مخالف استاد مطهری
مبلغ: غیر از کسانی که به لحاظ دینی با ایشان در تضاد بودند، متدینان و حتی برخی روحانیون هم در قبال او موضعگیری داشتند. ما چند جریان را در مقابل استاد مطهری میبینیم.
نخست جریان ولایتیها که نسبت به مطهری بیمهریهایی داشتند و هنوز هم دارند. جریان دوم جریانهای سنتی در معارف اسلام بودند. جریان سوم گروهی از انقلابیون که استاد مطهری را مورد اتهام قرار میدادند.
رفتار جریان اول: استاد مطهری نسبت به ولایت، مواضع صریح و مستدلی دارد. رسالهای هم در این رابطه تالیف کرده است. در آن رساله هم بر ولایت سیاسی اهل بیت علیهمالسلام استناد کرده و هم بر ولایت معنوی و باطنی آنها. علاوه بر اینها، ایشان از آثار استدلالی که در این زمینه تالیف شده است، استقبال کردند مثلا در مقالهای از «الغدیر» علامه امینی دفاع کردند. با همهٔ این تلاشها چرا عدهای ولایتی با ایشان مخالف بودند؟
این انتقادات ناشی از آن است که این گروه توقع داشتند استاد مطهری در میدان لعن و سب وارد شود و در مورد تبری نسبت به برخی شخصیتهای مورد احترام اهل سنت به صراحت موضعگیری کند. شهید مطهری اهل اینگونه مقابلهها که امت اسلامی را با اختلاف مواجه میکند، نبود. این جماعت به همین علت دربارهٔ او موضعگیری منفی میکردند، ولایت او را ضعیف میشمردند و از این جهت او را مورد نقد و اعتراض قرار میدادند.
رفتار جریان دوم: این جریان که تشابه زیادی با جریان اول دارد، معتقد بودند شهید مطهری یک عالم متجدد است و برای اینکه از اسلام دفاع کند، برخی احکام اسلام را نادیده میگیرد. این افراد با تجددگرایی استاد مطهری مخالف بودند و معتقد بودند نظرات او با استدلال سنتی سازگار نیست. مثلا شهید مطهری از اینکه زنان با رعایت پوشش اسلامی در فعالیتهای اجتماعی حضور داشته باشند دفاع کرده است. ولی این گروه سنتی معتقد بودند این الگو، الگوی اسلامی نیست بلکه الگوی برگرفته از غرب است.
در بین علمای ما افراد نسبتا زیادی بودند که به این دلیل با افکار شهید مطهری مخالف بودند. یکی از همین افراد که سابقهٔ تحصیل نزد استاد مطهری داشت، کتاب مسئلهٔ حجاب ایشان را مورد نقد قرار داد، حواشی برای کتاب نوشت و برای استاد مطهری فرستاد. در آن حواشی، طعنههای زیادی با همین جهتگیری علیه استاد مطهری وجود دارد. شهید مطهری از این اتهامات بسیار متاثر میشود و ذیل آن حواشی مینویسد از چیزهایی که من از آن نمیگذرم این افتراهاست. این گروه خیلی به استاد مطهری فشار میآوردند.
مطهری در میان همصنفان خودش هزینه میداد ولی دست از روشنگری دین برنمیداشت. اگر ایشان میخواست تسلیم پسند عوامالناس شود آثاری مثل تحریفات عاشورا نمینوشت و سکوت میکرد کما اینکه هملباسان او سکوت میکردند و مورد احترام مردم قرار میگرفتند. حرف شهید مطهری همین است که نتیجهٔ کتمان حقیقت عذاب الیم است.
رفتار جریان سوم: شهید مطهری از همراهان امام در انقلاب بود، در جریان نهضت حضور داشت ولی بسیاری از انقلابیون با او مشکل داشتند. این مشکل از دو جهت بود یکی مشکل نظری و دوم مشکل عملی. مشکل نظری این بود که عدهای به نام انقلابیون میخواستند همهٔ اسلام را در انقلاب خلاصه کنند. انگار اسلام مساوی با انقلاب است و هیچ چیز دیگری از اسلام را به رسمیت نمیشناختند. این جریان همهٔ ارزشها را در انقلاب میدید. انگار غیر از انقلاب در اسلام چیزی نیست. مطهری با چنین تفکری مشکل داشت و مقابل آن میایستاد.
از نظر مطهری، اسلام مبارزه دارد ولی این یکی از ارزشهای اسلام است. مطهری خطاب به این گروه تندرو مینویسد:« از نظر شما تمام مسائل قرآن بر محور انقلاب است».
استاد مطهری در برابر این سه جریان ایستاد و جان خودش را فدا کرد. بیان مطالب آسیب شناسی های فکری در زمان و شرایط انقلاب کار سختی بود و کسی دیگری جز ایشان مقابل این جریان های افراطی نایستاد.
* استاد حوزه و پژوهشگر دین / * منتشر شده در مجله خیمه اردیبهشت 1403
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902693